برخلاف تصور غالب، 4ـ 5 سال اول زندگی
کشمکش ها، اختلاف ها و تفاوت ها بیشتر رنگ دارند،به خاطر همین آمار طلاق در
این سالها بیشتر است بعد از آن هر دو طرف یک جورهایی شبیه به هم می شوند،
خو می گیرند، از مثلثی در می آیند، لبه های تیزشان ساییده می شود، دایره می
شوند.
آدمهایی که در این سالها مشکلات نمی شکندشان، بلکه تلاش می کنند و صبر، آدمهای خودساخته و قابل احترام و نجیبی اند ...
سلام !
به امید ِ روز های زیبا تر .
به نام او
سلام!
خیلی خوب بود!
فوق العاده ست وبلاگتان.
6 ماهیه که عقد کردم.
نوشته هایتان خیلی برایم کاربردی و مفید است.
خواستم آنها را در word کپی کنم تا چاپ شده ی شان را همسرم بخواند اما کپی کردنشان کار خیلی سختی بود...
به هر حال ممنونم
من همش منتظرم به پنجمین سالگرد ازدواجمون برسیم تا خیالم راحت بشه!
سلام دوست عزیز
سایت جالبی داری
به سایت من هم سر بزن
اگر دوست داشته باشی با هم تبادل لینک کنیم
اگر مایل باشید من را با نام
مجله تفریحی سرگرمی ستاره
و آدرس
http://3tare.com/
لینک کنید و به من خبر بدید تا شما را لینک کنم
سلام وبلاگتون عالی بود خوشحال میشم به منم سر بزنید
سلام
از یه روانشناسی شنیدم: سی درصد طلاق ها در سال اول زندگی رخ میده!
نوشته شما یعنی تعریف از من! ذوق کردم.
التماس دعا
کاملا موافقم.
همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!
سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید
شاید هم از بابت چهار-پنج سال عمر رفته هیچ وقت خودت را نبخشی... شاید در این چهار پنج سال کودکی نیز به این جمع اضافه شود و برای سرنوشت تلخی که در انتظار اوست خودتان را مقصر بدانید... شاید...
اینجا چرا به روز نمیشه ه ه ه ه ه ه ه ه؟
یک ضرب المثل هست که میگه:
هر کی صبر کرد ، بُرد!
یکی پیدا شده تلاش ما واسه حفظ زندگی رو صبر بدونه نه حماقت
سلام
درست فرمودید اوایل ازدواج خوب اخلاقا دست هم نیست و به مرور طرفین با اخلاق و روحیات همدیگه اشنا نیستن
ای بابا! کجایید پس؟؟؟!!!
البته این خیلی خوبه که به اخلاق هم آشنا بشیم و کمتر از هم دلخور بشیم ولی عادت کردن چندان هم جالب نیست، یکنواختی میاره و دلزدگی