عنوانی به فکر فروبرنده بود و باعث شد سر از اینجا دربیاورم!
داستان آن زوجی که بخاطر کمبوداطلاعات، هفت سال دچار این اختلال بودند را که خواندم بلافاصله یاد اینجا افتادم و زیرلب گفتم: ای حلالت باشد آن شیری که خوردی شازده!
ادامه مطلب ...والـدیـن و هـمـسـر از جمله افرادی هستند که چه سازگار باشند چه ناسازگار
کــلـیـدِ بهشتِ‌مان در دستشان است!
خدا پدرش را بیامرزد، همیشه می‌گفت:
دخترم! به مردی بله بگو که لیاقت "ریاست" بر تو را داشته باشد..
پ.ن: موافقید که تفسیر الرجال قوامون علی النساء یک جورهایی یعنی مردسالاری ممدوحِ دینی؟
وزنِ "مَن‌مَن"کردن‌هایش درخانه، زیاد شده‌بود..
.
یکبار که دست‌اش را زیر شیرآب گرفت، مشت‌اش که پراز آب شد، چشم‌اش که خیره ماند به آب، ناخودآگاه به‌یاد روضه‌ای افتاد، بغض کرد و زیرلب گفت: السلام‌علیک یا ابوالفضل‌العباس.. انگار خودش را کنار فرات می‌دید که دارد قلپ قلپ آب می‌خورد!
.
خجل شد از این‌همه "مَن"..
طرف خیلی دم میزد از محبت مخلصانۀ بدون چشم داشتِ قدردانی. مشاور به دختر گفت یکبار با نادیده گرفتنِ محبتش عکس العمل خودش را بسنج تا ببینی اگر با او زیر یک سقف بودی و روزی به اشتباه محبتش را نادیده گرفتی مجازاتت سخت است یا آسان. اگر در این امتحان قبول شد دیگر شک نکن و بله را بگو..
.
.
نمایشی بیش نبود، امـــا مجازات دختر بسیار سخت بود..
خواستگارش در آزمون محبت با نمرۀ افتضاحی "رد شد"
این شد که جواب او هم شد "رد".