کمی کاربردی تر 2

اگر طرف مقابله تان اتاق جداگانه داشت، از او بخواهید که در همان اتاق گفتگو کنید، زیرا نظم و چینش وسایل اتاق، فضای اتاق، تابلوها و کتابها همه پیام هایی دارد که می تواند شما را در شناخت او یاری دهد ...
مطلع مهر/ دکتر بانکی

نظرات 12 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:41 ب.ظ http://mazhomoozh.blogfa.com

اون وقت دختر از کجا باید بفهمه؟

در جلسات بعد و یک کم که اوضاع پیش بره این امکان برای دختر خانوم هم هست. ضمن اینکه از نحوه ی پاسخ دادن، حرکات دست، صورت، شکل جوابها، نوعشون و ... به خیلی چیزها می شه پی برد!

نرگس پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:17 ب.ظ

این که تکراری بود، قبلا هم همچین پستی داشتین :)

واقعنی؟!

فاطمه جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ب.ظ

تکراری بود!
خیلی هم مهم نبود این نکته
اینطوری ادم باید روانشناس باشه بیشتر

خضر یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ق.ظ

تکراری بود

به نام دوست یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ http://mostafa315.blogfa.com

شاید تکراری باشه، چون من کل مطالب وبلاگ رو نخوندم؛
ولی الان که مردم بیشتر تمایل دارن مراسم خواستگاری رو تو محیط بیرون از خونه برگزار کنن، تذکر خوبیه. براساس تجربه های دوستان، خیلی هم این کار جواب میده. البته در مراحل بعدی آشنایی، ملاقات تو محیط بیرون از خونه هم لازمه.

ضحی دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:21 ب.ظ

سلام
تکراری بود
ولی ممنون.

بچه آدم چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:03 ب.ظ http://ooo.parsiblog.com/

چند نفر توصیه ی خواندن این کتاب رو به من کردن

فکر کنم باید بخونمش...

یا حق

eli پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:20 ب.ظ http://u20i.blogfa.com/

خب اونا همش اتاق مونو میبینن ما که نمیبینیم
:(((

بی نام پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ

میزان کاملا مناسبی نیست ، حداقل در مورد من و اتاقم
ولی برای آشنایی سحطی خوبه چون چیدمان اتاق بالاخره یه ربطی به صاحب اتاق داره
:)

وبلاگ مفیدی دارید
سعی کنید بیشتر و از دید های متفاوت تر بنویسید

بهناز یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ب.ظ http://narin86.persianblog.ir

آونوقت اگه مامان دختر ، سلیقه اش را در چینش همه چیز اعمال کرده بود چی ؟

چسره چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:40 ق.ظ

سلام، من پسرم 25 سالمه یکسری پست های بعضی دختران رو خوندم که توشون برای ازدواجشون دعا کردن ایشالله که حاجت همه براورده بشه حاجت ما هم بین اونا، خیلی دوست دارم ازدواج کنم اما چرا بعضی دخترا اولین سوالشون اینه که خونه داری یا نه؟!خب مسلمون مگه غیر از اینه که زن و شوهر میبایست تا با هم کار کنن زندگیشونو بسازن؟! چرا بعضیا دنبال یه زندگی آماده پر زرق و برقن که بپرن توش؟! خب اینجوری که بفرمایین در ازدواج و تخته کنیم!! چرا سخت گیری بی مورد آخه؟! چرا عروسی آن چنانی؟! چرا جهیزیه لوکس؟! مگه با کاسه بشقاب معمولی نمیشه زندگی کرد؟! چرا مهریه زیاد؟! مگه مهریه رو خدا نگفته یک هدیه است از طرف داماد به عروس؟! اگه هدیه است چرا مبلغشو خانواده عروس میگه؟! مگه کسی میگه مثلا برای تولدش براش چی بیارن؟! هرکس بسته به وسعش هدیه میده مگه غیر از اینه؟! چرا ایرادای الکی و سخت گیری ها و رسم و رسومات پوچ و بی هدف؟! اصلا چرا برای بعضی تنها زیبایی مهمه یعنی اگه طرف اخلاق نداشت موردی نداره؟! چرا بعضی به قدوقامت طرف مقابل اصلا دل می بندن یعنی دیگه تو زندگی دنبال چیز دیگه ای نیستن اینا؟! خب بیاین ازدواج رو ساده بگیریم مگه غیر از اینه که کلی دختر و پسر داریم که قصد ازدواج دارن پس چرا خودمونو درگیر آداب بیش از حد کنیم مگه ما چقدر تو این دنیا فرصت داریم آخه؟! چرا گاهی از پسر توقعات بی اساس دارن؟! خب بفرمایین جای یه دختر تو زندگی یه پسر که هم خونه داره و ماشین و درآمد عالی کجاست؟! مگه نباید پسر و دختر دست به دست هم بدن تا همه اینترو بسازن؟! اگه اینا همه آماده باشه که چه لطفی داره؟!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:07 ق.ظ

خب ما رومون نمیشه رفتیم خونه آقاپسر بگیم بیا بریم اتاق شما!!!زشته خب!چه جوری بگیم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد